صفحات

۱۴۰۱ فروردین ۳, چهارشنبه

فلذا

 فلذا دلمان به حال آابرام سوخت.
نه آابرام رییسی بلکه آابرام حامدی و یا همان ابی خودمان.
ایشان اینروزها هم از جانب دوست سُک میخورند و هم از جانب دشمن آن هم به خاطر نخواندن ترانه خلیج فارس در کنسرتهای خلیجی اش.
تا جایی که رایفی پور جان گل و بلبل که میخواست خلیج فارس را خلیج اسلامی بنامد!هم آخر، خِر آابی را خفتکی چسبید و به ایشان لیچار پراند.
آابی هم در فرازی فرمودند که نام خلیج فارس سیاسی است و ایشان فقط هنرمند اند و نمیخواهند که هم میهنان شان ازشنیدن  صدایشان محروم شوند فلذا ترانه خلیج فارس را در کنسرتهای خلیجی اش نمیخواند تا بایکوت کنسرتی نشود.
تا اینجا همه راست میگویند.
اما یک نکته باریک تر زمو اینجاست که بنده میخواهم همه عزیزان آن را آویزه گوش کنند.
(گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت)
فلذا بایستی عرض کنم که ترانه خلیج فارس بسیار بسیار از سر آابی زیاد بوده است و ایشان باید از خواندن آن از ایران و ایرانی عذرخواهی کند.
و بچسبند به نازی ناز کن که نازت....؟

۱۴۰۱ فروردین ۱, دوشنبه

فلذا باز هم می نویسم

 

از برکات ولایت جهل و جورو نکبت و جنایت اصطلاح بازجو خبرنگار وارد ادبیات کشور گل و بلبل مان شده بود اما اینک چشم و دلمان به واژه بازجو هنرپیشه هم روشن شد شریفی نیا را میدانستم که نوچه ولایت است اما نمیدانستم که بازجوهنربند  هم هست

فلذا باز هم می نویسم

 اخوان عزیز اتحادیه اروپا اخوان عزیز طالب را به رسمیت شناخته و آنها را به مذاکره دعوت فرموده اند
غافل از اینکه همین برادران مهربان فرتور بودا را منفجر نموده و اگر به قدرت برسند سر همین اخوان عزیز اتحادیه اروپا را بعنوان کافر بیخ تا بیخ خواهند برید