صفحات

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

افاضات الافیونیه

از آنجائی که حقیر اعتقاد کافی و دلائل شافی مبنی بر دشمنی استکبارجهانی٬ بخصوص استعمار پیر با شیفتگان ولایت و مخلصان حماقت دارم . همیشه و در همه حال به هجمهء دشمنان درمورد (اشغری) بودن یار غار و ایضا فامیل سببی حضرت رهبر٬ جناب آقای دکتر غلامعلی حداد عادل ٬ پاسخ دندان شکن داده٬ و با دلائل مشبع٬ پته شان را روی آب انداخته ام . هرچه حضرات ( و در راس آنها کل جعفر منافق) . عجز و لابه مینمودندکه : مگر ریخت و قیافهء مافنگی اش را نمیبینی؟ میگفتم که این از ریاضت وشب نخوابی و ایضا ادای نوافل و مستحبات است .
ــ تن صدایشان را چه میگوئید؟
ــ این نشانهء افتادگی٬ متانت٬و نفس مرضیه شان است
ــ در مورد لبهای کبودشان چه میفرمائید؟
ــ این از لب گزیدنهای هنگام استغفار است
خلاصه هر فنی که میزدند با استعانت از امدادهای غیبی بدلش را حواله شان میکردم. تا اینکه فرمایشات حضرتشان را هنگام سخنرانی در پنجمین کنگرهء سراسری جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ٬ در سایت (ایلنا) خواندم . و برای بنده شکی باقی نماند که این اراجیف تنها میتوانند تراوشات مغزی در تسخیر افیون باشند . هرچند که ایشان در و گوهر های گرانبهای زیادی را از مخرج حلقوم به در آورده اند٬ ولی بجهت جلوگیری از تلویث ساحت وبلاگمان٬ و تنها بخاطر اینکه لال از دنیا نروید ٬ فقط یک مورد از انها را به چالش میکشانم
ایشان فرمودند که : "اتفاقات سال ۸۸ مانندكهریزك را كه ما به آن راضی نبودیم قابل مقایسه با شكنجه‌های قبل انقلاب نیست
به عبارتی دیگر٬ اگر در زندانهای رژیم گذشته (ده) مامور به یک زندانی زن تجاوز میکردند٬ اما امروز مثلا نه بسیجی به زندانی تجاوز میکنند(!) باید خدا را شکر کنیم و به این پیشرفت و آزادی و دموکراسی راضی و مفتخر باشیم
باز هم بفرمائید که تریاک مغز رو پوک نمیکنه!؟


۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

جعفر هسته ای... پستی قدیمی

صحنه : داخلی . زیرزمین یک خانه . دکور٬ آزاد...
در گوشه ای از زیر زمین یک خانه٬ دیگ زود پز بزرگی برروی چراغ خوراک پزی در حال جوشیدن است. لولهء مسی باریک و نسبتاً درازی از سوراخ سوپاپ دیگ خارج ٬ و بصورت دو دایره درون تشت آبی قرار گرفته است. انتهای لولهء مسی هم در یک بطری نسبتاً بزرگی قرار گرفته و قطره قطره مایع زلالی به درون آن بطری میچکد. کل جعفر٬ بر روی صندلی تاشوئی درکنار بساط نشسته و هر از چند گاهی پکی چارواداری به سیگارش میزند و زمزمه وار غزل کوچه باغی می خوانَد.
اشکم زدنیا زاده شد// وزاشک دریا زاده شد// دل در برم زین زاد و شد// آزاده شد٬ آزاده شد... ای امان هاهای وای .
پسر نوجوان کل جعفر٬ سراسیمه٬ از پلکان منتهی به زیر زمین پائین می آید و با صدای لرزانی خطاب به کل جعفر میگوید
ــ بابا ! بابا ! پاسدارا اومدن .
کل جعفر سراسیمه از جا بر می خیزد و بر سر زنان٬ در حالی که به این سو و آنسو میدود با خود میگوید.
ــ ای وای٬ بیچاره شدم. بدبخت شدم. دیدی چطور شد!؟ ما هم قاطی اراذل و اوباش شدیم! ما که مفلس فی الارض بودیم٬ الان شدیم مفسد فی الارض. (رو به پسرش با حالت تضرع) : کل جعفر زاده جان٬ بی پدر شدی ببم جان! همین فرداست که بابای ترا به جرم تهیه و توزیع مشروبات الکلی٬ و ایضا٬ براندازی الکلی! اقلَکَم! اولش هشتاد ضربه شلاقش میرنند و بعدش اگر زنده ماند! اعدامش میکنند.
بعد به سمت بساط میدود و به پسرش میگوید: تا دیر نشده بذار این بساط عرق کشی رو جمش کنم...
کل جعفر زاده با صدای لرزانی میگوید: بابا جان! دیر شده. پاسدارا دارن میرسن . صدای پاشون داره میاد.
کل جعفر ٬ انگشت اشاره دست راستش را با دندان گاز میگیرد و باخودش میگوید : حتی اگه هم این بساط رو جمع کنم! اونارو کدوم گوری قایمشون کنم ؟... در همین حین کل جعفر می ایستد و نشان میدهد که فکری به مغزش خطور کرده است . بشکنی میزند و میگوید: خودشه! یافتم! یافتم! و بعد٬ آرام گو شه ای می ایستد و سیگاری روشن میکند.
دو پاسدار اسلحه به دست ریشو از پلکان زیرزمین وارد صحنه میشوند.
پاسدار اول: چشم ما روشن! روز روشن بغل گوش ما کارهای منکر میکنی. منافق جاسوس اجنبی؟ با مشتهای گره کرده بطرف کل جعفر هجوم میبرد و در همانحال با لحن تهدیدآمیزی میگوید: زهرماری درست میکنی میدی امت خدا جوی همیشه در صحنه؟ جای سفت نشاشیدی که بدونی! الانه خودم حالیت میکنم .
پاسدار دوم هم در حالیکه به طرف کل جعفر میرود به همقطارش میگوید:آره سید بزار به این بی همه چیز بفهمونیم یه من ماست چقد کره میده؟
کل جعفر٬ باصدای آمرانه ای٬ مانند فرمانده ای که با زیردستانش حرف میزند٬ فریاد میکشد: آآی حرف دهنت رو بفهم! قباحت داره! یه آدم مکتبی!؟ آنهم در لباس مقدس سپاه!؟به حق مسلم ملت ایران توهین میکنه!؟. چطور جرات کردی به حق مسلم این ملت بگی زهر ماری!؟ هان!؟
از صدای محکم و تهدید کنندهء کل جعفر هردو پاسدار درجا خشکشان میزند. با تحیر٬ گاهی به همدیگر و گاهی به کل جعفر نگاه میکنند.
حاجی باصدای آرام: ببخشید برادر ٬میشه بیشتر توضیح بدی؟
کل جعفر: توضیح نمی خواد برادر! این ٬ حق مسلم ملت ایرانه که سی ساله که توسط حکام جائر از این ملت گرفته شده.
سید: یعنی میخوای بگی که این انرژی هسته ایه!؟
کل جعفر:خوب معلومه که این انرژی هسته ایه!؟ اون آبی رو هم که توی اون شیشه میبینید! آب سنگینه. وای!وای!وای! نمیدونید چقد سنگینه!؟
هردو پاسدار(سید و حاجی)٬ به گوشه ای میروند.
ــ میگم سید! نظرت چیه؟
ــ والله حاجی چی بگم ! دروغ چرا؟ تنها چیزی که از انرژی هسته ای میدونم اینه که حق مسلم ماست! که این بابا هم خودش داره اینو میگه .
ــ بذار حالا امتحانش میکنم.
رو به کل جعفر میکند
ــ میگم٬ اخوی ! گیرم هم که این انرژی هسته ای باشه! به سن و سال شما و ریخت و قیافهء پامنقلی تون نمیاد که دانشمند هسته ای باشید!
کل جعفر: نه بابا بنده رو چه به این حرفا!؟ این وسائل رو صبیهء بنده که مدرسهء راهنمائی میره! به کمک برادرش از بازار تهیه کرده. بنده رو که می بینید اینجام٬ واسه اینه که مواظب باشم آتش خاموش نشه!
سید با هیجان: میبینی حاجی!؟ اینها هم از معجزات هزارهء سومه. زود باش بذار به فرمانده خبر بدیم. نه!!! اصلا بذار مستقیماً به خودرئیس جمهور خبر بدیم تا بوسیلهء اون٬ مشت محکمی به دهن استکبار بزنه...
و در حالیکه دست کل جعفر را برای خداحافظی میفشارند٬ به سرعت از صحنه خارج می شوند...
کل جعفر نفس راحتی میکشد. بر روی چهارپایه مینشیند. سیگاری می گیراند. و به خواندن ادامه میدهد
خر کردم او را ای پسر // رحمت به هرچه گاو و خر// مشروب ما زین رهگذر// آماده شد آماده شد...
پ ـ ن .به سلامتی همگی٬ از دم گشت...


۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

انگولک الحیران فی تفسیر اخبار ایران

ــ خبرگزاری فارس... نصرالله : افتخارم این است که عضوی از حزب ولایت فقیه ام .
کلموک :
 چونـــکه آقــا آمــده بـا مـا کنـار              میدهد حق و حسابم با دلار
گشته ام عضوی من از حزب فقیه            میکنم بر ایـن ولایـت افتخـار
ــ ابتکار ... سهمیه بندی نانوشتهْ برق .
کلموک :
 غم مخور چون نیست مارا برق و گاز          یا که کمیاب است گوجه یا پیاز
گـرکـه یـکـدم بنـگری بـر نـرخ نـان              میپـرد از چشم تو برق سه فـاز
ــ کارگزاران ... آزادی نمایندهْ مجلس متهم به فساد اخلاقی .
کلموک :
 دلیـل القـوم لو کـان غُرابٌ               یـُـدلیهٍم علــی ارض ٍ خــرابٌ *
برادر٬ بَه بَه از این گفتهْ نغز            بگفتی یا اَخی حَرفٌ حسابٌ !
ــ پیک ایران ...کارگران نیشکر هفت تپه خواهان تشکیل سندیکای مستقل کارگری هستند ... پرداخت نشده ( به همین گونه است در پیک ایران ) 3 ماه حقوق معوقه باعث بوجود آوردن مشکلات معیشتی زیادی برای کارگران شده است و اکثر کارگران حتی قادر به تهیه غذای روزانه خود و فرزندانشان نیستند. کرانی و تورم که به صورت صعودی در ایران ادامه دارد بر مشکلات این کارگران افزوده است.
کلموک :
 گــر از آوردن یــک قــرص نــانــی                زبهر بچه هایـت ناتـوانی
در این وادی که غُصه مُفت مُفت است               بخور غُصه برادر تا توانی !
ــ تابناک ... قاچاق گندم از فارس به افغانستان و عراق .
کلموک :
زدست دولت و آخوند فریاد               که گندم را بَرَند از ما به بغداد
برادر٬ ای عراقی نوش جانت             تو نانم را بخور من میخورم باد !
ــ فردا ... قيمت مسكن در تهران قابليت رقابت با قيمت مسكن در پاريس را دارد به طوري كه در پايتخت فرانسه هر متر مربع خانه 10 تا 100 ميليون ريال (شش هزار و 500 تا 10 هزار و 700 دلار) معامله مي‌شود. /// اين خبرگزاري ادامه داد: يك پنت‌هاوس لوكس هزار و 400 متري در شمال تهران اخيرا 21 ميليون دلار به فروش رفت كه قيمت هر مترمربع آن حدود 15 هزار دلار بوده است، اين در حالي است كه ميانگين حقوق ماهانه ايرانيان معادل300 تا 460 دلار در ماه است...
کلموک :
 اگر مسکن بود غولی به پاریس              بباشد کودکی در پیـش فردیـس
بـریــده ایـن قـطــار نـرخ ٬ تــرمــز          حکومت در مقام جهل و تدلیس
ــ آفتاب یزد ... رئیس کل دادگستری تهران :غیر از آبرو همه چیز گران است .
کلموک :
در آن مُلکی که در خواب گران است             هــدا یـت گــشتـهْ صــاحب زمــان اســت
بــغیــــر از آبــرو و جـــان مــــردم                چه خوش گفتی همه چیزش گران است !
ــ پیک ایران ...کشف امامزادگان جدید در نزدیکی مشهد ٬ " امام زدگی " یا "کار آقرینی "
کلموک :
 نخواهم من رقاه و صحت و نان              نخواهم من ترقی بهر ایران
بگیر از ما خدایا هرچه خواهی !              مراقـد را بـکن صـدها هـزاران
* ضرب المثلی است عربی که معنیش این است " اگر راهنمای قومی کلاغ شود ! آنها را به سرزمینهای ویران خواهد برد "
توضیح ضروری :

وبلاگ اصلی بنده در بلاگفا (++)  قرار دارد. با توجه به بعضی اتفاقات,احتمال حذف وبلاگم را میدهم. فلذا در حد امکان, سعی در انتقال بعضی از پستهای وبلاگ مادر را به این وبلاگ دارم. این پست, پستی است قدیمی.


۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

گنه کرد در بلخ آهنگری

تابناک : به دنبال انتشار مطلبی در یکی از وبلاگ‌های «بلاگفا»، قاضی دادگاه کرمان علیرضا شیرازی٬رئیس شرکت بلاگفا که سرویس‌دهنده و ارایه‌دهنده خدمات وبلاگ است را محکوم کرده است و به دنبال این حکم، مدیر بلاگفا در منزلش بازداشت و به دادسرای نیابت منتقل شده است ...
با هوش و ذکاوت سرشاری که این حضرات دارند. و با توجه به دیدگاهشان نسبت به مقولهء قضا و عدالت٬ بعید نخواهد بود که در آینده شاهد اخباری از این دست در نشریات دارالخرافه و حومه نباشیم...

ــ حکم غیابی بازداشت حضرت نوح٬ با شکایت مردی که پدرش بر اثر نیش مار کشته شده است از جانب دادستانی مرکز صادر گردید. در این شکایت ٬ مرد مذکور ادعا کرده است که اگر حضرت نوح گونه های مار را در کشتی قرار نمیداد٬ پدرش کشته نمیشد. در این رابطه آقای مشائی بیان فرمودند که : به همین دلیل ایشان گفته اند که حضرت نوح ماموریتشان را کامل انجام نداده است و امروز آقای احمدی نژاد قصد تکمیل آنرا دارند...


ــ خانوادهء مردی که در یک نزاع بوسیلهء چاقو به قتل رسیده است ٬ تقاضای قصاص چاقو ساز را کرده اند. در همین رابطه گروهی از سربازان گمنام امام زمان به زنجان اعزام تا سازندهء چاقوی مذبور را شناسائی ٬ دستگیر و به محکمهءعدل اسلامی تحویل دهند...



تو خود حدیث مفصل بخوان ...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

اطلاعیه’ کیهان

در پی افاضات عصارهء ولایت٬ دکتر محمود هاله نژاد ٬ در محضر نمایندگان رسانه های استکبار غرب مبنی بر عدم وجود حتی یک نفر محتاج نان شب در ممالک محروسه (!) و ایضا افشاگریهای جنابشان در مورد وجود چهل میلیون بینوای محتاج نان شب در آمریکای جهانخوار . سایت باصطلاح بسیجی و پیرو خط امام و مقام معظم رهبری ٬ خبرگزاری مهر( ++ ) . در حرکتی مشکوک و سوال بر انگیز٬ عکس فوق را که متعلق به انسان بینوا ئیست در مرکز کالیفرنیا ٬ که از شدت گرسنگی مشغول بازیافت انرژی از زباله ها٬ به منظور غنی سازی شکم خویش و احیاناً خانواده اش می باشد را ٬ سهوا و یا عمدا٬ اهوازی معرفی کرده است. بدین وسیله از کلیهء لباس شخصیها و خانواده های محترمشان درخواست مینمائیم که با کلیهء تجهیزات لازم(!) اعم از سنگ٬ چوب٬ چماق و کلیهء لوازم مورد نیاز٬ به همهء سفارتخانه های کشورهای اروپائی و سفارتخانه های حافظ منافع حمله برده تا بدین وسیله مشت محکمی بر دهان خبر گزاری مهر٬ و بخصوص استکبار جهانی بزنیم ... حسین شریعتمداری٬ کیهان ...

ضحاک علی شاه

++ سحر گاه یکشنبه , باز هم منفورترین ضحاک عصر , مغز چند جوان مبارز و سلحشور . ( فرزاد كمانگر ، علي حيدريان ، فرهاد وكيلي ، شيرين علم‌هولي و مهدي اسلاميان ) را خوراک مارهای جاه پرستی , ریا , تزویر , جاه طلبی , و دنائت منحوس خویش نمود ... ننگ و نفرین بر اینچنین جلاد باد .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

چارلزداروین , تو هم ؟!

جناب داروین که معرف حضورتان هست؟ شمارا به خدا گول ریش آخوندی٬ موهای درویشی و کلاه یهودی مئابش را نخورید(!) . جان به جانش بکنند نوکر انگلیس ها بوده است. همین جناب٬ بخاطر خوش آیند ملکهء انگلیس که با دکتر احمدی نژاد دشمنی دارد ٬ ( این نژادش منو کشته !) . با استناد به کردار و گفتار دکتر٬ نسل انسان را از میمون دانسته! در صورتیکه تحقیقات کلموکانه مان نشان میدهد که نسل انسان ازخروس است. حتما میفرمائید چرا خروس؟ خوب داستانش مفصل است و به غیر از تعدد زوجات و آنتی فیمینیست بودن خروس جماعت٬ دلائل بسیار زیادی دیگری هست که پرداختن به آنها از حوصلهء این مقال خارج است اما مهمترین دلیل بنده خاصیت خروس بی محل بودن کل جعفر است که دم به ساعت به دلائلی واهی چرتمان را پاره میکند.
ــ پدر جان دیگه چی شده؟!
ــ کلموک جان٬ میخواستم از طریق " وبنامهء " * وزین تان رهنمودهائی چند به امت انقلابی٬شهید پرور و همیشه در صحنهء یونان بدهم.میخواهم به امت شهید پرور یونان توصیه کنم که اولا هیچگاه به ماه نگاه نکنند و هیچوقت لای قران را باز ننمایند . چون ممکن است که عکس رهبرشان را در ماه و یا موی ریشش را لای قران ببینند و مانند ما بدبخت شوند. دوما اگر رهبرشان در بهشت زهرای آتن سخنرانی کرد و فرمود که: دلخوش به این معنا نباشید که آبتان را مجانی میکنیم ٬ برقتان را مجانی میکنیم٬ اتوبوس را...
ـ کل جعفر جان. با این وبلاگ وجیه المله ای که بنده دارم! و آن هوش و ذکاوتی که جضرتعالی دارید! قطعا نه تنها مردم یونان و حومه از رهنمودهای حضرتعالی کمال بهره را خواهند برد! بلکه از فردا کرور کرور نامه و تقاضا است که از اقصا نفاط جهان به ما برسد و از ما خواهش کنند تا با در دست گرفتن مدیریت جهان مشکلات عالم را حل کنیم..
* پدر جان پارسی را پاس بدارید...






۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

محمود آقا!

در حاشیه٬ (نخیر! در متن) سفر محمود آقا به ینگه دنیا٬ جهت اظهار لحیه در مورد قباحت داشتن ترقه های اتمی . و نیز انگشت زدن به حجت الاسلام اوباما و ایضا استکبار جهانی ...












محمود آقا٬ به کجا چنین شتابان؟
ــ میرم به چش و چال اوبا عین الله انگشت بزنم... ( اوبا قر زاده!!!)...